هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود
دیگه حتی اسم من با لبات ناآشناست
کمی تا قسمتی ابریست چشمان توانگاری سوارانی که در راهند میگویند میباری مبادا بعد از آن دیدارهای خیس رویایی مرا در حسرت چشمان ناز خویش بگذاری ؟ هوا سرد است و نعش صبح در این جاده میرقصد عطش دارم بگو کی بر دلم یک ریز میباری
نظرات شما عزیزان:
Design By : Night Melody |